کتاب صدای دست ها اثر آن کلیر لزات مترجم شبنم حیدری پور از نشر پرتقال
مری لمبرت همیشه در جزیره ی محبوبش ، مرتاز و این یارد ، احساس امنیت کرده است. پدر پدر پدربزرگ او مهاجری انگلیسی و از اولین ساکنان جزیره ی ناشنوایان بوده و حالا بعد از گذشت صد سال ، بسیارری از مردم آنجا ، از جمله مری ، ناشنوا هستند و تقریبا همه می توانند با زبان اشاره با هم ارتباط برقرار کنند. مری هیچ وقت احساس تنهایی نکرده است.
او به اصل و نسب خود افتخار میکند.
اما اتفاقات اخیر تغییراتی را رقم زده است. مرگ برادر مری خانواده شان رامتلاشی کرده ، تنش ها بر سر مالکیت زمین ها بین ساکنان انگلیسی و وامپانواگ روز به روز بیشتر می شود و دانمشند جوان و حیله گری به این امید که منشا ناشنوایی همه گیر در جزیره را کشف کند به جزیره آن ها آمده است......
دیدگاه خود را بنویسید